* اصول اولیه تحلیل های سودآوری
دو اصل مهم که در تحلیل سود آوری گزینه های مختلف بایستی مورد توجه قرار گیرند عبارتند از :
1.گزینه هایی که بایستی با هم مقایسه شوند مشخص نمائید.
2.اختلاف بین درآمد ها و هم چنین اختلاف بین هزینه ها در گزینه های مختلف را روشن نمائید.
این اصول ممکن است به ظاهر خیلی ساده به نظر آیند لیکن کاربرد آن ها در مسائل عملی احتیاج به دقت و امعان نظر کافی دارند.
به مثال زیر که در خصوص اصل اول آورده می شود توجه کنید.
شخصی در یک تصادف به تازگی یک پای خود را از دست داده ، داد و فغان می کند و از بد شانسی خود ناله سر می دهد،برعکس همین شخص می تواند احساس خوشبختی نماید اگر معیار او این باشد که او می توانست در این تصادف مرده باشد لیکن از روی خوش شانسی هنوز زنده است .این دو طرز تلقی ناشی از دو مبنای مقایسه ای ،مختلف می باشد آه وناله او می تواند کاملا طبیعی باشد اگر معیار مقایسه او حالت قبل ازتصادف یعنی زمان سلامتی اش باشد.برعکس احساس خوش شناسی او می تواند ناشی از معیاری باشد که زندگی کنونی اش رابامرگ در اثر تصادف مقایسه می کند.
با توجه به مثال فوق به این نتیجه می رسیم که مشخص نکردن معیار های درست برای مقایسه گزینه ها ما را در تحلیل سودآوری ناشی آز آن ها دچار اشکال خواهند نمود.
برای رهائی از سردرگمی پاسخ به سوالات زیر اهمیت بسیار دارد.
هدف اساسی تصمیم گیری برای چیست؟چه گزینه هایی برای برآوردن هدف وجود دارند؟اختلاف های قابل پیش بینی بین نتایج حاصل از انجام فعالیتهای مختلف چه ها هستتند؟
اصل دوم نیز ممکن است ساده به نظر آید لیکن اختلاف بین درآمدها (پولی که بدست می آید) و اختلاف بین هزینه ها(پولی که پرداخت می شود) بین گزینه های مختلف غالبا باعث سر در گمی می شود.
فرض کنید کنید که مدیر تولید یک شرکت می خواهد با استخدام نیروی جدید تولید را افزایش دهد.بر اساس اصل اول دو حالت می توانند با هم مقایسه شوند.پیشنهاد استخدام فرد یا افراد جدید و پیشنهاد عکس آن عدم استخدام فرد یا افراد جدید.اگر فقط کسی این پیشنهاد را فقط از نقطه نظر هزینه مورد بررسی قرار دهد قطعا استخدام نیروی کار باعث بالا رفتن هزینه های عملیات (تولید) خواهد شد.
از طرف دیگر اگر نیروی کار اضافی باعث افزایش تولیدی شود که قابل فروش در بازار باشد درآمد نیز به همراه هزینه افزایش خواهد یافت.مادامی که پیشنهاد استخدام نیرو موجب افزایش بیشتر درآمد در مقایسه با افزایش هزینه شود،این پیشنهاد در مجموع سودآور خواهد بود.و مسئله در سطح کل شرکت بررسی می شود که معمولا یکی از اهداف آن حداکثرنمودن سود می باشد،سود بصورت عبارت زیر تعریف می شود: هزینه - درآمد = سود
برای بررسی فعالیت های انجام شده در بخش های غیر انتفاعی (مثل ساختن جاده و پل که توسط دولت انجام می شود)راندمان اقتصادی از طریق مقایسه هزینه ها انجام می گیرد نه از روی سود حاصله .حتی در مورد موسسات انتفاعی در حالتی که گزینه های مختلف درآمد یکسانی را به همراه داشته باشند کاهش دادن هزینه ها می تواند به صورت یک اصل برای سود آوری در نظر گرفته شود.
1.بهبود در فرآیند تولید:
مدیر کارخانه ای استخدام کارگران جدیدی را که بتوانند در حمل ونقل مواد اولیه برای ماشین آلات به اپراتورها کمک کنند مورد بررسی قرار داد.اگر یک کارگر برای حمل ونقل استخدام شود، زمان کارکرد ماشین 4 ساعت افزایش پیدا می کند و اپراتور دستگاه آزاد خواهد بود که فقط به کارهای اصلی بپردازد. قبل از اخذ چنین تصمیماتی باید معلوم کنیم که افزودن به زمان کار ماشین چه تاثیری در کل هزینه ها و سود شرکت خواهد داشت. اگر در شرایط تولید پیش از نیاز دست به چنین کاری زده ایم قطعا این زمان کارکرد ماشین یا دستگاه به دستیابی سود بیشتر منجر نخواهد شد.
برعکس، حالا شرکتی را تصور کنید که تولیدش کمتر از نیاز بازار است و 4 ساعت اضافه کردن به زمان ماشین ها منجر به افزایش حجم تولید و در نتیجه فروش تمامی تولید می شود.در این صورت درآمد شرکت در نتیجه افزایش فروش بالا خواهد رفت.در این حالت سود اضافی عبارت خواهد بود از تفاوت درآمد اضافی و افزایش در هزینه های متغیر از قبیل مواد اولیه ،تعمیرات ، ابزار ،روغن و سایر هزینه های کارخانه.
ساعت کار اپراتور دستگاه در این حالت تغییری نمی کند، بنابراین هزینه کارگر ثابت مانده است.هزینه استهلاک ماشین نیز مثل قبل است، بنابراین نباید آن رابه حساب آورد.افزایش خالص در سود ناشی از استخدام یک کارگر کمکی به صورت زیر خواهد بود.
-(افزایش در هزینه های تعمیرات) –(افزایش در هزینه مواد اولیه)- (افزایش در درآمد فروش) –(سایر هزینه های کارخانه و ابزار،روغن)
اگر این افزایش سود بزرگتر از افزایش هزینه کارگر است، کارگر حتما باید استخدام شود.در خاتمه چنانچه افزایش تولید ناشی از افزودن 4 ساعت به کار ماشین نیاز به اضافه کاری داشته باشد در این صورت سود حاصله تغییرات فاحشی خواهد نمود.هزینه اضافه کار برای اپراتورها، هزینه روشنایی وسوخت و هزینه های اضافی سرپرستی مربوط به اضافه کاری را نیز باید در محاسبه منظور نمود.در این صورت سود ناخالص ناشی از این افزایش به صورت زیر محاسبه می شود.
(افزایش در هزینه های تعمیرات،روغن،ابزار وغیره)- (افزایش هزینه مواد اولیه) – (افزایش درآمد فروش) – (افزایش هزینه سرپرستی و اضافه کاری و افزایش هزینه سوخت وافزایش در هزینه روشنایی) – (هزینه دستمزد اضافه کاری)-
این فرمول به ما کمک خواهد کرد که در شرایط تولید کمتر از نیاز بازار افزایش در تولید را از طریق برقراری اضافه کاری انجام دهیم یا کار اضافه را به پیمانکار بسپاریم.
اگر پیش بینی می شود که تقاضا در طول مدت نسبتا طولانی سیر صعودی داشته باشد. یکی از گزینه های ممکن تصمیم به افزایش تعداد ماشین آلات (از قبیل هزینه سرمایه گذاری ،هزینه بیمه و هزینه عوارض ساختمان) را نیز باید به حساب بیاوریم.این نکته بسیار مهم است که بدانیم این هزینه های ثابت در بلند مدت به صورت عوامل افزایشی در خواهند آمد.
2.هزینه نگهداری تجهیزات خط تولید
هنگامی که از نظر اقتصادی نگهداری تجهیزات خط تولید را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم ملاحظات مشابهی را باید مد نظر قرار دهیم.هنگام ارزیابی یک برنامه تعمیر ونگهداری، احتمال توقف تولید (ودر نتیجه هزینه) بستگی به موجود بودن و نیاز به ماشین یدکی خواهد داشت.تصمیم به نگهداری ماشین یدکی ممکن است در نهایت منجر به تعیین اینکه، شرکت در وضعیت تولید بیش از نیاز یا تولید کمتر از نیاز بازار است بشود.بنابراین،ارزیابی ضرر احتمالی تغییر می کند وبستگی به مدیریت پیش از بکارگیری قطعی ماشین یدکی خواهد داشت.
به طو رخاص، موقعی که ماشین های یدکی وجود ندارند و کارخانه در شرایط تولید کمتر از نیاز بازار قرار دارد، توقف تولید ناشی از خرابی ماشین حجم تولید قابل عرضه برای فروش را کاهش خواهد داد.در این حالت، هزینه تعمیرات و عدم النفع( هزینه فرصت از دست رفته) هر دو باید در محاسبات منظور شوند.از طرف دیگر اگر ماشین یدکی، برای جایگزین کردن ماشین خراب موجود باشد، فقط هزینه های مستقیم تعمیرات را باید در نظر گرفت.اگر ماشین یدکی موجود نباشد و ماشینی که قبلا به کار گرفته می شد به علت نبودن تقاضا برای تولید بیکار بوده است، خرابی این ماشین تاثیری در حجم تولید نخواهد داشت(به همین صورت در فروش).در این صورت هزینه مستقیم تعمیرات را باید در محاسبه منظور کنیم و در این حالت نباید هزینه های فرصت از دست رفته را به حساب بیاوریم.
حتی هنگام استفاده از ماشین مشابه در کارخانه مشابه برای منظور یکسان، ضرر به ازائ واحد زمان به علت خرابی ماشین بستگی به شرایط خاص موجود در آن کارخانه دارد.
مواردی که در بالا به آن ها اشاره شد هتگام تصمیم گیری برای میزان تعمیرات پیشگیری ، فواصل تعمیرات و تعداد نیروی کار تعمیراتی بهینه باید مد نظر قرار گیرند.
برگرفته از کتاب:
تحلیل بهره وری وسود آوری، رویکرد ژاپنی
نوسندگان:
پروفسور فوشی می(دکترای اقتصاد)
پروفسور فوجی تا(دکترای مهندسی صنایع)
پروفسور سن جو
ترجمه:
مهندس سید عباس سیدجوادی
انتشارات:
نوادر
در مطالب فوق از ذکر مثالهای عددی چشم پوشی نمودیم. علاقه مندان، جهت بررسی بیشتر به منبع بالا مراجعه نمایند.
با توجه به اینکه در حال حاضر علوم مختلف در پیشرفت کشورها موثرند علوم مهندسی نقش بسزایی در این پیشرفت داشته است. در میان این علوم مهندسی، مهندسی صنایع با بهره گیری از روش های ریاضی در بسیاری از زمینه ها از جمله: بهبود مستمر،سودآوری،کیفیت،طراحی،تحلیل،استقرارو....مفید است که گاهی اوقات بسیار ساده از نقش مهندسی صنایع (industrial engineering) در این موارد عبور می کنیم.
این علم میان رشته ای در واقع خلا بین رشته های مهندسی و مدیریت و اقتصاد را پر می کند و آنها را به هم پیوند وارتباط می دهد و اقیانوسی بیکران از این علوم می باشد.عنصری که برای مهندسین صنایع یگانه می باشد مراجعه صریح به افراد و علوم اجتماعی علاوه بر علوم طبیعی است و این مسئله باعث می شود که حوزه معلومات و عملکرد مهندسین صنایع گسترش یابد.اندیشه بنیادی یک مهندس صنایع کاهش هزینه و استفاده کارآمدتر از منابع انسانی ، مالی ، فیزیکی یا مالی است.
یک مهندس صنایع علاوه بر اینکه می تواند در واحدهای صنعتی و تولیدی فعالیت داشته باشد، قادر است در واحدهای خدماتی نظیر نهادهای برنامه ریزی، بانکها ، شرکت های بیمه ، بیمارستانها و دوایر دولتی و غیره نیز به طور موثر خدمت نماید در کل یک مهندس صنایع مغز متفکر شرکت یا اداره یا... است. البته در کشور ما هنوز مهندسی صنایع خوب جا نیفتاده است و در برخی از شرکت ها که از مهندس صنایع استفاده می کنند عجول اند و سریع انتظار دارند که مشکلات شرکت را رفع کند.
برخی از قابلیت های مهندسین صنایع به شرح ذیل است:
1.برنامه ریزی و کنترل تولید
2.کنترل انبار و موجودی
3.کنترل کیفیت
4.اداره واحد تعمیرات ونگهداری(نت)
5.طراحی و اداره سیستم های اطلاعات مدیریت
6.کنترل پروژه
7.بازاریابی و فروش
8.مدیریت
9.طراحی و تعیین محل استقرار سیستم های فیزیکی مانند بخشهای تولیدی، حمل و نقل، ایجاد راهروها ، نحوه استقرار ماشین آلات،تجهیزات و .....
10.سایر موارد
باید به روزی برسیم که تمامی شرکت ها و ارگان ها حداقل از یک مهندس صنایع استفاده نمایند.
به نام آنکه وجودم ز وجودش بوجود آمده است
سلامی گرم خدمت دوستان، دانشجویان ، مهندسین ، اساتید و تمامی دوست داران علم
این وبلاگ جهت آشنایی با برخی از پیام مهندسی صنایع ایجاد شده است و از همه درخواست دارم با نظرات خوبشون راهنمایی ام کنند.
آرزومندم در پرتوهای بیکران علوم متعدد ، تمامی انسان ها در صلح و آرامش زندگی کنند.