فلسفه تریز :
نوآوری نظام یافته در بالاترین سطح خود،مطالعه ای ساختارمند از سرآمدی هاست.فلسفه تریزدر یک جمله،پیوند زدن مغز افراد با نخبگان جهان است. در تریزمسایل پس از کشف، در یک قالب کلی تعریف می شوند و پس از استفاده از ابزارهای تخصصی،کلیه موارد مشابه بررسی می شوند و راه حل های کلی صادر می شوند.سپس هر کاربر باتوجه به منابع پیرامون و خلاقیت خود،راه حل کلی را به راه حل خاص خود تبدیل می کند.در واقع درتریزمساله تعمیم داده می شود و در حالت کلی مورد بررسی قرار می گیرد.اغلب با تغییر شرایط مساله و بررسی مساله از نگاه سیستمی،فرمول کلی حل مساله پیدا میگردد.این روش به مهندسان و مدیران کمک می کند تا به جای برخورد روزمرگی و برخورد مکرر با یک پدیده،آن را به صورت کلی تحلیل نموده و حل کنند و از روزمرگی نجات یابند.
تاریخچه TRIZ:
شالوده های دانش TRIZ از سال 1946 توسط گنریچ آلتشولر بر اساس نتایج حاصل از مطالعه اختراعات مختلف پایه گذاری شد. آلتشولر که به پدر TRIZ لقب دارد در سال 1926 در روسیه (شوروی سابق) متولد گردید. وی که از همان دوران نوجوانی نسبت به ابداعات و اختراعات کنجکاوی و علاقه خاصی داشت و اولین اختراع خود را در سن 14 سالگی انجام داد در اداره ی ثبت اختراعات مشغول به کار شد.
کار او کمک به مخترعین برای ثبت اختراعاتشان بود. او در حین کار، گاهی به حل مسائل فنی آنان کمک می کرد. در این دوران بود که او دریافت حل مسائل فنی که منجر به اختراع و نوآوری می شود به اصول و روش هائی فراتر از تکنیک های خلاقیت شناخته شده تا آن هنگام نیاز دارد. آلتشولر در طی مطالعات خود به این نتیجه مهم رسید که یک نظریه اختراع بایستی دارای چند ویژگی اصلی از جمله موارد زیر باشد:
1- شامل یک فرایند گام به گام و نظام یافته باشد.
2- بتواند از میان گستره ای از راه حل ها مستقیما به بهترین راه حل (راه حل ایده آل یا کمال) منجر گردد.
3- دارای ویژگی تکرارپذیری باشد.
4- بتواند ساختاری برای دانش ابداع ارائه نماید
ادامه مطلب...
یک وسیله برای ایجاد و نوآوری
کلمات کلیدی تحقیقات بر روی TRIZ این ها هستند:
1- تمام ابتکارات از شمار کوچکی از اصول و استراتژی های ابتکاری استنتاج می شود.
2- روند سیر تکاملی تکنولوژی با شانس بالایی قابل پیش بینی هستند.
3- راه حل های قوی عناصر مضر یا ناخواسته یک سیستم را به منابع مفید تبدیل می کند.
4- راه حل های قوی همچنین مغایرت ها را از بین می برد.
این تئوری ، جهت حل خلاقانه ی مسائل با قاعده کلی آن ، برای سیر تکاملی تمام سیستم های فنی ، قوانینی هدفمند دارد.
این قوانین آشکار می سازند که ، در طول تکامل یک سیستم فنی ، بهبود هر قسمتی از سیستم که به اوج عملیات اساسی رسیده است ، به تضادی (مغایرت) با دیگر اجزا ، می رسد. این مغایرت به بهبودی شرطی از قطعات کمتر درگیر با کار منجر می شود. اسرار به این کار باعث بردن سیستم به حالت ایده آل خود می شود. درک این سیر تکاملی به ما اجازه می دهد که روش های آتی در بهبود سیستم های فنی را پیش بینی کنیم.
شاید بتوان از برنامهریزی استراتژیک به عنوان یکی از ارکان موفقیت یا ناکامی در سازمانهای هولدینگ نام برد. برنامهریزی استراتژیک فرایندی چند مرحلهای، شامل: تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژیهاست و ناکامی در یکی از این مراحل، منجر به ناکامی در اجرای موفقیتآمیز برنامه میشود. در بسیاری از موارد با وجود داشتن برنامهای مدون، فقط به دلیل عدم وجود اطلاعات درست، به روز و به موقع، و نیز نداشتن سیستمهای ساختار یافته، منعطف و بومی شده، سازمان با ناکامی روبه رو میشود. تغییرات جهانی و محیطی موجب میشوند تا نیازمندیها، تغییر کنند و با توانمندیهای سازمانها، مغایرت داشته باشند.
در جهان امروزی، در دنیایی که دائم رو به تحول است و هر روز در زمینههای مختلف دگرگونیهای بزرگی پدید میآید و همه چیز در آن رو به تکامل میرود، آیا می توان شرکتها و سازمانها، واحدهای تولیدی و صنعتی را که به اقتضای نوع کار و فعالیت خود تاثیر مهم و تعیین کنندهای در سرنوشت ملتها دارند، با شیوههای مدیریت قدیمی اداره کرد؟ پاسخ منفی است. لازم است که در سیستمهای مدیریت نیز تجدید نظر شود و با توجه به مقتضیات جهانی و نیازهای داخلی هر کشور در انواع مدیریتهای رایج و طریقههای حل مسائل و بحرانها، بازسازی و نوسازی صورت گیرد.
لازمه موفقیت در امر مدیریت، به کارگیری شیوههایی است که هم متناسب با محیط و فرهنگ حوزه مدیریت باشند و هم بتوانند شرایط، امکانات و نیروی انسانی موجود را برای هدف و برنامه مورد نظر به خدمت درآورند و بیشترین بازدهی را با کمترین هزینه در کوتاهترین زمان، به دست آورند. در این مقاله سعی شده نگرشی جامع و نظام یافته، جدید و نوآورانه در شناخت و حل مسائل مختلف سازمانهای هولدینگ با استفاده از به کارگیری روش *TRIZ مدیریتی، برای ساخت الگویی بومی شده و خلاقانه معرفی شود که میتواند جایگزین حلقه مفقوده مدیریت عملیاتی سازمانهای هولدینگ باشد.در صورت به کارگیری این روش، این امکان به وجود میآید که هر مدیر اجرایی با برنامهای مشخص و هدفمند، ضمن حفظ وحدت رویه کل سیستم، به راحتی قدرت مانور در اتخاذ تصمیمهای متناسب با منابع و محدودیتهای موقعیتش را داشته باشد و تمامی عوامل محیطی را در شناخت و حل مسائل موجود به کار گیرد، تا به هدفهای کلان ابلاغی، دست یابد.
این موضوع همچنین سبب میشود تا مدیریتهای مقطعی و قائم به فرد، کم رنگ شده و پس از جابه جایی هر مدیر، مدیران بعدی امکان ادامه راه و استفاده از تجربههای به دست آمده را داشته باشند، نه اینکه مانند وضعیت فعلی مجبور باشند همه چیز را از ابتدا شروع کنند.
نظریه تریز (TRIZ) مهمترین اختراع قرن !